داستان کوتاه «باغ سنگ
داستان «باغ سنگ» از نظر شيوه نگارش و مساله داستان از بهترين داستانهاي اين مجموعه است.
داستان کوتاه «باغ سنگ»
از مجموعه داستان انتخاب
اثر سيمين دانشور
با صداي: زهره کاميابي
داستان «باغ سنگ» از نظر شيوه نگارش و مساله داستان از بهترين داستانهاي اين مجموعه است. در اين داستان الماس با پسرخاله اش جواد ازدواج ميکند و بعد به خاطر اين وصلت قوم و خويشي صاحب اولاد عقب ماندهيي به نام فيروز ميشود. جواد که الماس را مقصر عقب مانده شدن فيروز ميداند تا آنجا که ميتواند، به آزار و اذيت آنها ميپردازد. جواد پنهاني به الماس خيانت ميکند و همه اش درصدد آن است که مال و اموال الماس را تصاحب کند. در آخر داستان الماس همه داروندار جواد را در چمدان ميگذارد. خانه اش را ميفروشد و با فيروز و کلفتش رقيه به دنبال زندگي تازهيي ميرود.
پايان داستان باز است و اين سوال براي خواننده پيش ميآيد که الماس بعد از فروختن خانه و ترک کردن جواد چه سرنوشتي در انتظارش است و چگونه ميخواهد به زندگي خود ادامه دهد؟